بيست وشش آبان ماه سالروز حماسه آزادسازي سوسنگرد در سال ۱۳۵۹

 

 
سوسنگرد، نامی آشنا و حماسه ساز و آزادی اش حادثه ای شورانگیز از حماسه های بلند دفاع مقدس ماست. سوسنگرد مرکز دشت آزادگان در غرب اهواز و در 65 کیلومتری آن واقع شده است. رود کرخه از شمال شهر و شعبه ای از آن به نام نیسان از درون شهر از شمال به جنوب میگذرد.
 

 

مردم سوسنگرد عموماً از شیعیان عرب خوزستان و دارای سابقه ای درخشان در دفاع از کشور ایران بویژه در جنگ اول جهانی در مقابله با سربازان و نیروهای انگلیس و تحت زعامت علمای بزرگ وقت دارند.
 

 

در نخستین روزهای حمله عراق به ایران اسلامی، نیروهای عراقی از مرز چزابه وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شدند و پس از اشغال بستان به سوی سوسنگرد روی آوردند. این افراد مقاومتهای پراکنده مدافعین محلی و رزمندگان را درهم شکستند و با عبور از سوسنگرد بطرف حمیدیه روانه شدند. اما در حمیدیه تانکهای عراقی در گل و لای منطقه زمینگیر شدند. نیروهای عراقی مجدداً در اواخر آبانماه سال 1359، به سوسنگرد از غرب و جنوب حمله و بالأخره شهر را محاصره کردند. پس از آن بود که مردم سوسنگرد به محاصره دشمن افتادند و این محاصره سه روز بطول انجامید.
 

 

با صدور دستور تاریخی و قاطع امام خمینی (ره) در ۲۵ آبان ۵۹ فرمودند «تا فردا سوسنگرد باید آزاد شود»، پی‌گیری و دستور مقام معظم رهبری و با ایثار و تلاش رزمندگان اسلام این شهر در تاریخ ۲۶ آبان ۵۹ از چنگال بعثیون رها شد.
 

 

آزاد سازی سوسنگرد
 

 

سوسنگرد، نامی آشنا و حماسه ساز و آزادی اش حادثه ای شورانگیز از حماسه های بلند دفاع مقدس ماست. سوسنگرد مرکز دشت آزادگان در غرب اهواز و در 65 کیلومتری آن واقع شده است. رود کرخه از شمال شهر و شعبه ای از آن به نام نیسان از درون شهر از شمال به جنوب میگذرد.
 

 

مردم سوسنگرد عموماً از شیعیان عرب خوزستان و دارای سابقه ای درخشان در دفاع از کشور ایران بویژه در جنگ اول جهانی در مقابله با سربازان و نیروهای انگلیس و تحت زعامت علمای بزرگ وقت دارند. در نخستین روزهای حمله عراق به ایران اسلامی، نیروهای عراقی از مرز چزابه وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شدند و پس از اشغال بستان به سوی سوسنگرد روی آوردند. این افراد مقاومتهای پراکنده مدافعین محلی و رزمندگان را درهم شکستند و با عبور از سوسنگرد بطرف حمیدیه روانه شدند. اما در حمیدیه تانکهای عراقی در گل و لای منطقه زمینگیر شدند. نیروهای عراقی مجدداً در اواخر آبانماه سال 1359، به سوسنگرد از غرب و جنوب حمله و بالأخره شهر را محاصره کردند. پس از آن بود که مردم سوسنگرد به محاصره دشمن افتادند و این محاصره سه روز بطول انجامید.
 

 

در روز سوم تعدادی از تانکهای عراقی وارد سوسنگرد شدند و رزمندگان بشدت مقابل آنها با سلاحهای سبک و امکاناتی اندک و ناکافی مقاومت میکردند. رزمندگان اسلام در حالی که نه مهماتی برای آنها مانده بود و نه حتی غذا داشتند و تعداد آنها از چند صد نفر هم تجاوز نمیکرد، ارتباط تلفنی آنها در روز سوم هم قطع شد. این مبارزه همچنان ادامه داشت تا اینکه حمله نیروهای خودی بسوی سوسنگرد آغاز گشت و در همین زمان تیپ 2 از لشکر 92 ارتش به جبهه سوسنگرد اعزام شد. در نتیجه حمله تیپ 2 محاصره سوسنگرد شکسته شد و نیروهای ارتشی و سپاه با همکاری نیروهای داخل شهر، اقدام به پاکسازی دشمن از شهر کردند. دراین عملیات تعداد 45 اسیر از عراقیها گرفته شد. علاوه بر غنیمت گرفتن 25 دستگاه تانک و خودرو 35 تا 37 دستگاه تانک و خودرو دیگر عراقیها نیز منهدم شد. ارتش عراق با تحمل این شکست، ضمن ناامیدی از دستیابی به اهداف اصلی، شهر سوسنگرد را از دست داد و به پشت رودخانه سابله رفت. این پیروزی بزرگ نتیجه قطعی همکاری و هماهنگی نزدیک بین نیروهای ارتشی، سپاهی و مردمی بود.
 

 


 

عکسهایی از روزهای آزاد سازی
 

 

http://www.susangerd.ir

 

 
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
 

 

 
سوسنگرد
 

 

 
سوسنگرد خفاجیه شهری است در استان خوزستان. این شهر در شهرستان دشت آزادگان قرار گرفته است و در زمان جنگ ایران و عراق، برای مدتی به اشغال ارتش عراق در آمده است.سوسنگرد طبق تقسیمات کشوری مرکز شهرستان دشت آزادگان است. جمعیت این شهر بالغ بر ۱۲۰۰۰۰نفر می‌باشد. در زمان جنگ ارتش عراق ۳ بار برای تصرف سوسنگرد تلاش کرد که بامقاومت شدید مردم مواجه گردید ولی در حمله سوم شهر در محاصره ارتش عراق قرار گرفت. مردم این شهر عرب و پیشه عمده مردم کشاورزی می‌باشد. از جمله طوایف ساکن در شهر می‌توان ازآلبوجلال, زبیدات, بنی طرف ,اهل الیرف, سادات وبقیه نام برد. سوسنگرد در شمال غربی اهواز و به فاصلهٔ 55 کیلومتری این شهر قرار گرفته.هویزه در جنوب غربی سوسنگرد و بستان در شمال غربی سوسنگرد قرار دارندو رودخانهٔ کرخه از ان میگذرد.از محلات این شهر میتوان خزعلیه و نود دستگاه و پشت بهداشت ( خیابان شهید بهرام کرامت ) و کوی فرهنگیان و ابو جلال و مشروطه و ابوذر و کوی جهاد و دادگه و منازل بنیاد شهید را نام برد. مساجد معروف این شهر مسجد امام علی (ع) و مسجد جامع هستند. این شهر در ابتدا روستایی به نام خفاجیه بوده که بعدها در زمان حکومت پهلوی به سوسنگرد تغییر نام یافت که گویند معنای آن عبادتگاه سیاره ناهید در زمان ایران باستان باشد جمعیت سوسنگرد در دهه هشتاد شمسی به نود وپنج هزار نفر رسیده است
 
 

 

http://fa.wikipedia.org

 
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
 

 
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب از جمله افراد مسئول در متن هشت سال دفاع مقدس ملت ایران بودند و بسیاری از اوقات گرانبهای خود را در سالهای ابتدای جنگ تحمیلی در جبهه های حق علیه باطل گذرانده و خاطرات تلخ و شیرینی را از روزهای حماسه و مقاومت به خاطر دارند که روایت آزادسازی سوسنگرد؛ شهر عاشقان شهادت از جمله آنهاست.
 

 

به گزارش خبرگزاری مهر، در کتاب "حماسه مقاومت" به نقل از رهبر معظم انقلاب در مورد آزادسازی سوسنگرد چنین آمده است:
 

 

" این شهر دو بار محاصره شد. در مرحله اول عراقی ها توانسته اند وارد سوسنگرد شوند و نیروهای ما را از داخل این شهر عقب بزنند و حتی فرماندار هم برای آنجا معین کنند. مدتی بعد نیروهای ما حمله کردند و آنها را وادار به فرار مفتضحانه نمودند. قبل از محاصره مجدد بنده و تعدادی از آقایان مثل شهید مدنی و آقای موسوی اردبیلی به آنجا رفتیم و نماز جماعت و سخنرانی برپا کردیم.
 

 

در سوسنگرد خانم عرب مسنی زندگی می کرد که همسرش نابینا بود. ایشان با وجود اینکه چهل یا پنجاه سال داشتند، خیلی شجاعانه و در حقیقت مردوار از شهر دفاع می‌کردند. معروف بود که او با چوب دستی چند سرباز عراقی را انداخته است. از این موضوع جالب که بگذریم، موضوع فتح سوسنگرد مطرح می شود.
 

 

قضیه فتح به این ترتیب بود که پیش از آن عراقی ها سوسنگرد را بتدریج محاصره می کردند. ما فقط کنترل سوسنگرد را در اختیار داشتیم. محور سوسنگرد - بستان کاملا دراختیار عراقی ها بود. آنها به صورت نیم دایره اطراف سوسنگرد بودند. علاوه بر این، نیروهایشان را از « دب حردان » یعنی غرب اهواز به طرف شمال، یعنی «کرخه کور» (کرخه نور ) نزدیک کردند، سپس از کرخه کور عبور کرده و محور حمیدیه- سوسنگرد را قطع کردند.
 

 

به این ترتیب سوسنگرد کاملا در محاصره قرار گرفت. ما فقط یک راه به داخل شهر داشیم و آن هم راه کرخه بود. کم کم این راه هم مورد محاصره قرار گرفت و یا زیر آتش دشمن رفت. داخل سوسنگرد هم جز معدودی نیروهای سپاهی و ارتش کسی را نداشتیم. آخرین باری که ما به آنجا رفتیم یک سرگرد نیروی هوایی به نام «فرتاش» را به عنوان فرمانده نیروهای مستقر در سوسنگرد گذاشتیم.
 

 

عصر روز 23 آبان ماه، سرهنگ سلیمی از سوسنگرد به من اطلاع داد که شهر به شدت تحت فشار است و امکانات غذایی و نظامی وجود ندارد. دشمن هم در صدد تحرک می‌باشد. پیش از آن قرار بود که عملیات محدودی بشود و از فشار دشمن بکاهد، ولی انجام نشد.
 

 

خبر رسید که بچه ها آذوقه ندارند. آنها گفتند: ما آذوقه نداریم اما سوپر مارکت های خود شهر که مال مردم است و آنها در مغازه ها را بسته و رفته‌اند یک چیزهایی دارد و بعضی‌ها می‌گویند برویم از اینها استفاده کنیم تا از گرسنگی رها شویم. لکن ما حاضر نیستیم، چون متعلق به مردم است و راضی نیستند. من دیدم که واقعاً اینها فرشته‌اند و مقام بشریت برایشان کم است. زیرا سوپر مارکتی که صاحب آن از شهر رفته و الآن هم اگر بفهمند این جناب سروان نیروی هوایی از شهر و خانه اش دفاع می‌کند و می‌خواهد از آن استفاده نماید، با کمال میل حاضر است خودش برود و توی سینی هم بگذارد و با احترام به آنها بدهد، تا استفاده کنند. لذا از ما اجازه می‌خواستند.
 

 

این بود که ما گفتیم: « بروید ، باز کنید و هر چه گیرتان می‌آید، بخورید. هیچ اشکالی ندارد. » مسئله‌ای که خیلی در این امر تأثیر کرد، پیغام مرحوم اشراقی داماد حضرت امام (ره ) بود. ایشان از تهران با من تماس تلفنی گرفت و من موضوع را بطور تلویحی گفتم و اصرار کردم که امام (ره ) هم نظری بدهند و ایشان دقایقی بعد خبر آوردند که امام (ره ) فرموده اند. «بایستی تا فردا سوسنگرد آزاد شود و تیمسار فلاحی هم شخصاً باید مباشر عملیات باشد» بهر حال نیروهای ارتش هم به حق فداکاری کردند و برادران سپاهی نیز انصافاً حماسه آفریدند و بالآخره با همت همه آنان سوسنگرد آزاد شد."
 

 

http://mazaheb.ac.ir 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


 

نوشته شده توسط یوسف طرفی سعیداوی در دو شنبه 25 بهمن 1389برچسب:سوسنگرد,

ساعت 1:29 قبل از ظهر.<-PostCategory-> - لينک ثابت